۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

و گاهی نمی خواهم یک قدیس باشم خواستار همانم هستم که تنها کف حمام می نشیند و قطراتش او را می برد و نگاهش به مکبثی ست که بی فریاد فکر رفتن و ماندن را دارد و باز هم برگه هایش خیس می شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر