skip to main
|
skip to sidebar
سنفونی سکوت
۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه
به اسمان نگاه میکنم
چشم در چشم میشویم
در اغوش باد میرقصم
با باران هم اغوش می شوم
امشب من ارضا میشوم
امشب واقعا احساس میکنم زنده ام
هه هه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(15)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(7)
◄
ژانویهٔ
(7)
▼
2009
(28)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(5)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(1)
▼
ژوئن
(7)
به اسمان نگاه میکنمچشم در چشم میشویمدر اغوش باد می...
اگه اونجوری باشه ادما میشن مثل قهوه که وقتی سرد می...
محکوم به عادت ؟ میگه ادما مثل خیابون ها نیستند واس...
خدایا چرا اینجام؟
میدونی وقتی چای رو با کافی مخلوط کنی هیچکودومش رو ...
زبانم را به لب هایم دوختند تا مبادا سخن بگویمتا را...
از خودم کنار اتوبان فرار می کنم تا به خودم برسم
◄
مهٔ
(9)
درباره من
pantea
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر