skip to main
|
skip to sidebar
سنفونی سکوت
۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه
چند وقته که مردم
سخته که زنده باشی ولی مرده باشی
نفس می کشی نبض داری ولی مردی
می خوام توی خواب بخوا بم
یه خواب عمیق
بعد دوباره بیدار شم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(15)
◄
مارس
(1)
◄
فوریهٔ
(7)
◄
ژانویهٔ
(7)
▼
2009
(28)
◄
دسامبر
(4)
◄
نوامبر
(5)
◄
اکتبر
(1)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(1)
◄
ژوئن
(7)
▼
مهٔ
(9)
مرا از چه منع می کنید؟ از ازادی نداشته ام؟ این که ...
چند وقته که مردمسخته که زنده باشی ولی مرده باشینفس...
دردیوانگیهیچ و همهحقیقی می شوند
لحظه ای میاناین و انمعلق می شومرها می شوم
و عشق فریب طبیعت بودبرای زایشی نواز اون وبلاگ برد...
ان سوی لحظه هاکه نگاهت می کنمسر ریز می شوملب ریز م...
هر چه بر قله ی تنهایی صعود می کنمشهر با مردمانی که...
چه كسي كفن را مچاله مي كندآنچه مي گويند راست نيستن...
بیعنوان
درباره من
pantea
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر